تـرکـمـن لِر Türkmenler

وبـلاگـها و سـایـتـهـای تـرکـمـن هـا

تـرکـمـن لِر Türkmenler

وبـلاگـها و سـایـتـهـای تـرکـمـن هـا

کومیش دپـه چــی از دریچه اینترنت

 

 کلیک : کومیش دپـه چــی

 

 

باز هم نظری دیگر

پس از درج نظر یکی از همشهری ها جوابیه ی نظر ایشان را از زبان یکی دیگر از اهالی محترم کمیش دپه که در قسمت نظرات درج کرده بود عنوان می کنم ولی همشهری های عزیز باید دقت داشته باشند که منظور بنده از قرار دادن نظرات مردم در وبلاگم اهانت به شخصیت افراد یا طرفداری از شخص بخصوصی نیست . منظور کمیش دپه چی از گذاشتن این نظرات فقط آگاهی رساندن به عموم و استفاده از نظرات اهالی محترم کمیش دپه در جهت پیشرفت و ترقی شهر می باشد و دیگر هیچ .

این هم جوابیه ای بر نظر قبلی که از طرف یکی دیگر از اهالی کمیش دپه ارسال شده :

 

آقای کرداری تک تک رای های خود را با خدمت به مردم محروم گمیشان به دست آورد نه با هیاهوی و قول های الکی به مردم شما هم بهتر است اگر وجدان دارید با عینک تقوا به مسایل گمیشان نگاه کنید با این وجود مطمینم تا انجا که جنابعالی را میشناسم به دنیای باقی هم اعتقاد ندارید.آقای کرداری یرای رفت وآمد سریع مردم شریف گمیشان پل های فلزی زیادی را گذاشته است آن میله فلزی که می گویی شاید به تقاضای هوادارانش در سر کوچه ها گذاشته است اما از آن میله های فلزی فقط هواداران آقای کرداری عبور نمی کنند همه مردم شریف گمیشان بهره مند می شوند شاید خود شما هم روزی از این پل عبور کنید.اگر مرد هستید و به خدا اعتقاد دارید این متن را در پاسخ به یک نظر در وبلاگتان قرار دهید .وبه جای تعریف و تمجید از آقای رییس دایم الخمر و همیشه غایب سعی کنید کارهای خلاف وجدان ایشان را به مردم اطلاع رسانی کنید. از اقار جهانی بخواهید به قولهای خود که هنگام تبلیغات دادند عمل کند

 

لطفا نظر در مورد مطلب این دوست گرامی نظر بدهید .


3 نظر

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در شنبه ششم مرداد 1386 ساعت 22:11 موضوع | لینک ثابت


یک نظر

کمیش دپه چی های عزیز لطفا به متن پایین که توسط یکی از اهالی کمیش دپه در قسمت نظرات ارسال شده توجه نمایید . خواهشمند است نظر خود را نسبت به این موضوع در قسمت نظرات درج نمایید .

سلام اگر خودت را اطلاع رسان با وجدان می دانی این خبرها را از قسمت نظرها خارج کن و روی وبلاگت قرار بده و مطمئن باش که خبرها درست هستند وجای هیچگونه تردیدی دران وجود ندارد آقای کردار ی تا کنون سه جلسه غیبت داشته ولی حق جلسات را کامل دریافت کرده درحالی که اعتراضی از سوی اعضا صورت نگرفته در روز شنبه این آقا در حالی که قصد خارج کردن غیر قانونی چند پل فلزی را ازقسمت تاسیات شورا داشته آنهم درساعت دو ونیم که خارج ازوقت اداری است تا از آن برای عبور ماشین از روی جدول برای خانه تنها یکی ازدوستانش استفاده شود توسط آقای جهانی رئیس شورا دستگیر شد ولی این امر خلاف سر پوش گذاشته شد . میتوانید درستی این خبرها را از اعضای شورا ودر مورد خبر دوم حتی از کارگران شهرداری هم بپرسید اگر از این نوع خبرهای دست اول می خواهید فعلا این خبرها را در وبلاگتان قرار دهید چرا که هدف هر دو نفر ما اطلاع رسانی درست به این مردم مظلوم می باشد منتظر خبرهای بعدی در همه زمینه ها بخصوص شهر وشهرداری وشورا باش تا معلوم شود منتخبان ما تا چه حد به قولهای خود عمل می کنند من اول ازکرداری شروع کردم ولی کم کم سراغ همه شان خواهم رفت به امید اینکه نامیدم نکنی و خبرها را که در صحت آنها شبهه ای نیست به اطلاع عموم مردم برسانی


3 نظر

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در پنجشنبه چهارم مرداد 1386 ساعت 11:31 موضوع | لینک ثابت


تندروها در راهند

 

 

 

 

آخوند و بنیادگرایی اسلامی

به تازگی و پس از فتوای امام جمعه ی شهر کمیش دپه نسبت به اجرای موسیقی و ترانه در مراسم عروسی ها ، آخوندهای سخنران این جایگاه را به اشغال خود در آوردند . هم اکنون در عروسی های متعدد دیده شده که آخوندها در شب عروسی در جایگاه مخصوص ترانه سرایان قرار گرفته و به ایراد سخنرانی مذهبی می پردازند . این موضوع سبب شده که مراسم جشن عروسی جوانان ما تقریباً به جای جشن به مراسم عزا شبیه تر شود . مگر نه اینست که پیامبر اکرم در مراسم جشن عروسی فاطمه زهرا به زنانی که فکر می کردند در مراسم جشنی که مال دختر پیامبر است نباید صدای هیچ سازی و آوازی شنیده شود ، دستور داد سازها را بنوازند و آوازها سر دهند ؟ آیا نعوذ باالله آخوندهای ما از پیامبر اسلام بیشتر به مسائل دینی آگاهند ؟

این موضوع همچنین سبب سرعت گرفتن روند بنیاد گرایی اسلامی شده، حضور پر رنگ عوامل طالبان و القاعده در لباس طلبه های تبلیغی و طریقتی ها در شهرهای ترکمن نشین و نفوذ سریع ایشان در میان جوانان ساده اندیش ترکمن خطر این جریان مخوف را صد چندان نموده است  و خدا نیاورد آن روزی که جوانان پاک نیت و صلح طلب ترکمن صحرا بر اثر این تحرکات مذهبی و روند رو به رشد بنیاد گرایی دینی ، تبدیل بشوند به مسلمانانی بی منطق و تندرو و جنایتکارانی همچون طالبان و القاعده .

متأسفانه آخوندهایی بیسواد عاری از اطلاعات و علم روز در هر فرصتی حتی عروسی ها ذهن جوانان ترکمن صحرا را با افکار منفی و ضد بشری خود پر کرده و آنها را به سوی افکار خر مذهبانه ی خطرناکی سوق می دهند که اگر این روند با این سرعت کنونی ادامه یابد عاقبت ترکمن صحرای ما نیز چیزی بهتر از وضعیت اسفناک مردم عراق و افغانستان و پاکستان نخواهد بود . مردمانی که هر روز زخم خنجر بنیادگرایان اسلامی و تندروها را چشیده و راه فراری هم از وضعیت موجود خود نمی یابند .   


8 نظر

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در شنبه سی ام تیر 1386 ساعت 16:49 موضوع | لینک ثابت


باز هم انتخابات

خبری انتخاباتی

گفته ها و شنیده ها حکایت از آن دارد که :

دیشب برای چندمین بار آقای شاه نظری در کمیش دپه نشستی اتنخاباتی برگزار کرد . این جلسه در منزل آقای بصیر قرنجیک با حضور جمعی اهالی کمیش دپه تشکیل شد . در آغاز جلسه طبق معمول آقای شاه نظری به طور کامل خودشان را معرفی کرده و به سوابق علمی و فعالیت های سیاسی خویش در دوران قبل از انقلاب و بعد از آن اشاره کردند .

پس از معرفی ، ایشان به بیان نظرات خویش در مورد راه کارهای پیشرفت منطقه ترکمن صحرا و نیز دلایل عدم موفقیت نمایندگان پیشین پرداخته و عمده ضعف آنها را عدم احاطه ی کامل به قانون اساسی ایران دانسته و بر توانایی و تسلط خود بر قانون اساسی به عنوان وکیل پایه یک دادگستری تأکید مؤکد نمودند . همچنین ایشان به طرحی عظیم در منطقه با نام طرح اکوتوریسم آشوراده اشاره کرده و مدعی شدند که با اجرای این طرح تمامی مشکلات اقتصادی ساکنین منطقه از جمله معضل بیکاری حل خواهد شد و یکی از بزرگترین برنامه های خود برای دوران نمایندگی را پیگیری اجرای این طرح اعلام کردند .

در پایان جلسه از حاضران خواسته شد که سئوالات مرتبط با بحث انتخابات را عنوان نمایند . چند نفر از حاضران که اغلب از جوانان بودند سئوالات جالبی مطرح کردند که آقای شاه نظری به آنها پاسخ دادند . در میان سئوال کنندگان سئوال یکی از حاضران عکس العمل شدید آقای شاه نظری را در پی داشت . سئوال این بود که :اگر آقای شاه نظری  در مسیر انتخابات به جایی رسیدند که تشخیص داده شود با کناره گیری ایشان یکی از رقبای ترکمن به موفقیت می رسد آیا او برای حفظ منافع قوم ترکمن حاضر به کنارگیری خواهد شد ؟

آقای شاه نظری در جواب این سئوال با حالتی احساسی و لحنی آشفته عنوان نمودند که هرگز و تحت هیچ شرایطی حاضر به کناره گیری از میدان رقابت انتخاباتی نیستند و برای او قوم ترکمن و موفقیت کاندیدای ترکمن مطرح نبوده بلکه ایشان به صراحت اعلام نمودند که نماینده ی ترکمن و غیر ترکمن برایش فرقی با هم ندارند و مسأله ی اصلی کارآمدی و تخصص نماینده است . این موضع آقای شاه نظری این سئوال را در ذهن کمیش دپه چی تداعی کرد که : مگر نه اینست که تنها اهرم و تنها پشتیبان قوم ترکمن در نظام اسلامی ایران همین نمایندگان ترکمن هستند ؟ پس چرا آقای شاه نظری به این امر مهم توجه نکرده و روندی را در پیش گرفته که با ادامه ی آن این تنها اهرم قوم ترکمن در نظام هم از دست خواهد رفت .


6 نظر

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در سه شنبه بیست و ششم تیر 1386 ساعت 9:23 موضوع | لینک ثابت


دوباره مصیبت

دست تقدیر الهی دیروز دوباره فرزندی از فرزندان کمیش دپه را از ما گرفت . پسر بچه ای 8 یا 9 ساله دیروز در حادثه ای تلخ وفات کرده و خانواده اش را در داغ وداع یکباره اش تنها گذاشت . حادثه زمانی پدیدار شد که پدر خانواده ای فقیر و بینوا که جهت امرار معاش خانواده اش بازمانده های پلاستیکی و فلزی آشغال مردم را جمع کرده و می فروخت همراه با تنها پسرش که کودکی بیش نبود در کنار کانال منتهی به دریا مشغول جمع کردن پلاستیک های اطراف کانال بوده که تصمیم می گیرد فرزندش را بر پشت حمل کرده با عبور از کانال در طرف دیگری مشغول شود که از بد حادثه فرزندش در قسمت عمیق رودخانه از پشتش افتاده و مقابل چشمان ناباورانه ی پدر غرق شده و پس از چند لحظه با کمک دیگران جسد کودک معصوم در دستان پدر جای می گیرد .کمیش دپه چی مصیبت وارده  را به این خانواده ی داغ دیده تسلیت گفته از خداوند منان برایشان صبر جمیل آرزومندم .  

با نظری کوتاه بر حادثه ی پیش آمده دوباره صحنه هایی از رنج و مصیبت و فقر مردم ترکمن صحرا و کثیری از ملت ایران زمین در ذهن تداعی می شود . مردم ما تا چه وقت باید اینچنین مظلوم و محروم زندگی کنند ؟ اهریمن فقر و نداری آنقدر در میان ما ایرانیان نفوذ کرده که پدری برای زنده ماندن فرزندانش اینچنین رنج کشیده و در این راه حتی تنها پسر و امید آینده اش را از دست می دهد و کسی نیست که جوابگوی اینهمه رنج و مصیبت باشد . در حالیکه مردم ایران در فقری جانکاه فقط جهت زنده ماندن تلاش می کنند مسئولان مملکتی ما با خوشرویی تمام پول هایی که حق این ملت است را دودستی تقدیم سایر کشورها می کنند تا شاید بتوانند با این تدبیر در صحنه ی بین الملل دوستانی موافق نظرات خود گردآورند . هم اکنون مردم کشورهایی مانند عراق ، فلسطین ، افغانستان ، لبنان و جدیداً جیره خوارهایی مانند جناب هوگو چاوز از برکت پول نفت ملت ایران سفرهای خویش را رنگین تر نموده بر شکم گرسنه ایرانیان خندیده برای سلامتی مسئولان حکومت اسلامی ایران دعا می خوانند . آیا وقت آن نرسیده که مسئولان نظام عدالت محور اسلامی گوشه چشمی هم به مردم مظلوم ایران داشته فکری هم به حال این ملت بکنند ؟  آنهایی که مدعی اجرای عدالت علوی در ایران هستند باید جواب این پدر بخت برگشته و صدها هزار پدر فقیر و شرمنده ی  دیگر را بدهند . این چه عدالتی است که شماها دم از آن می زنید ؟ در کجای نهج البلاغه ی علی (ع) اشاره شده که اینچنین بر ملت خودی سخت گرفته شود که حتی غذا را از دهانشان به زور گرفته در کام بیگانه گذاشته تا ایشان خوشکام بوده و خودی ها چشم و گوش بسته فقط نظاره گر حق خوری خویش باشند.  


3 نظر

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در شنبه شانزدهم تیر 1386 ساعت 12:32 موضوع | لینک ثابت


اهل سنت ایران

اهل سنت ترکمن ایران

اهل سنت ترکمن ایران یکی از اقلیت های مذهبی در ایران است  که تابع مذهب امام اعظم ابوحنیفه و حنفی مذهب می باشند . متأسفانه ترکمن های حنفی مذهب ایران از لحاظ مسائل مذهبی و دینی در مظلومیتی غیر قابل قبول قرار دارند . از عوامل اصلی این مظلومیت مذهبی جلوگیری از آموزش مذهب حنفی در سطحی عادلانه و ممانعت از چاپ و انتشار کتب مربوط به اصول عقاید مذهب حنفی در نظام عدالت محور ایران می باشد . طلّاب علوم دینی در حوزه ها از کمترین امکانات جهت یادگیری برخوردارند . به عنوان مثال کتاب های آموزشی ایشان همان کتب چند قرن پیشین می باشد که با مباحث و مسائل روز و زمان حاضر هیچ سنخیتی ندارند ، به همین جهت اغلب آنها وقتی درس حوزوی را تمام کرده به مقام استادی می رسند از نظر علمی و آشنایی با مسائل روز جهان اسلام در سطحی بسیار پایین قرار دارند و قدرت پاسخگویی به سئوالات جدید مردم در آنها وجود ندارد .

عدم دسترسی طلبه ها و دانش آموزان ترکمن به کتاب های جدید دینی که به مدد نظام مقدس اسلامی شدیداً از آن جلوگیری می شود باعث عقب ماندگی و رکود مذهبی و به نوعی سبب بروز تحجّر دینی در جامعه ترکمن شده . آخوندهایی که خود فاقد اطلاعات کافی علمی می باشند معمولاً ذهن ملت را از واقعیات دور نگه داشته باعث رواج خرافات شده اند . خرافاتی که جامعه را از مسیر پیشرفت بازمی دارند . معمولاً اغلب سئوالات مردم در حوزه ی دین و مذهب یا بی جواب می ماند یا اگر هم جوابی داده شود تنها ساخته و پرداخته ی ذهن ناقص همان طلبه های کم سواد است که با واقعیت امر فرسنگ ها فاصله دارد .

دسترسی داشتن به کتب مذهبی اهل سنت و آموزش عقاید اهل سنت حقی است که متأسفانه جمهوری اسلامی این حق را نیز از ما ترکمن ها دریغ فرموده . حتی اغلب مضامین کتابهای ضمیمه اهل سنت در مدارس هیچ سنخیتی با مذهب حنفی نداشته و احکام اهل سنت را به صورتی کلی و ناقص بیان کرده است .  هر جا اهل سنت ایران خواستند به نوعی از حق طبیعی خود دفاع نمایند با مقاومت شدید حکومت و انواع تهمت ها و افتراها مواجه شدند . رسانه های جمعی مانند تلویزیون و نشریات مختلف نیز در هر فرصتی با ارائه برنامه ها و مطالبی موهن و غیر واقعی سعی در تخریب چهره ی اهل سنت دارند . امیدواریم مسئولان کشور اسلامی ایران بر این عداوت دیرینه ی خود پایان داده حق اهل سنت ایران را بیش از این پایمال ننمایند .  


یک نظر

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در پنجشنبه چهاردهم تیر 1386 ساعت 12:43 موضوع | لینک ثابت


فراتر از کمیش دپه

من ایرانیم ولی به ایرانی بودنم افتخار نمی کنم

چگونه می توانم به ایرانی بودنم افتخار کنم در حالیکه زبان مادری مرا از من گرفتند . در میان ما ترکمن ها کمتر کسی را خواهید دید که بتواند به زبان اصیل ترکنمی تکلّم کند بدون اضافه نمودن لغات فارسی . کمتر کسی را خواهید دید که بتواند با تبعیت از رسم الخط ترکمنی مطلبی را نگارش نماید . آیا این واقعاً حق قوم ترکمن نیست که زبان و خط خویش را بشناسد و از آن استفاده کند ؟ در کجای این دنیای پهناور حق تکلّم و نگارش به زبان مادری را از ملّتی گرفتند ؟ آیا این حق از آن ما نیست که در مدارس ترکمن صحرا درسی را با عنوان زبان و ادبیات ترکمن داشته باشیم تا فرهنگ و ادب ترکمن این میراث ارزشمند نیاکان ما به آیندگان منتقل شود .

هم اکنون اگر از دانش آموزی ترکمن در مورد مختومقلی فراغی و اشعار و عقایدش ، در مورد کمینه ، ملانفس و نیزدرباره ی ده ها نویسنده و شاعر ترکمن و آثارشان سئوالی عنوان کنیم آیا آن دانش آموز می تواند به سئوال ما پاسخ دهد ؟ آیا هیچ اطلاعی از گذشتگان و تاریخ پر افتخار قوم ترکمن دارد که بر ترکمن بودن خویش ببالد و به آن افتخار کند . هجوم زبان و فرهنگ فارسی را می توان در لایه های درونی بافت اجتماعی ترکمن مخصوصاً در کانون خانواده ها مشاهده کرد که این جای بسی تأسف و تأثر را دارد .

چگونه می توانم به ایرانی بودنم افتخار کنم در حالیکه لباس ملّی و اصالت مرا از من به زور گرفتند . هم اکنون کمتر مرد یا زنی را می بینید از ترکمن ها که لباس ملّی ترکمن بر تنش جلوه داده باشد . تهاجم فرهنگ بیگانه حتی به این تنها مظهر قوم ترکمن هم رحم نکرده و آن را با تمام زیبایی هایش از ما دریغ کرده . اگر فقط یک لحظه به دانش آموزان دختر ترکمن در مسیر مدرسه دقت کنید با تعجب خواهید دید که در پوشش این دانش آموزان هیچ اثری از فرهنگ اصیل ترکمن وجود ندارد . اگر هم در میانشان فردی بخواهد از روی غیرت ملّی خویش لباس ترکمنی بر تن کند با مقاومت و ممانعت شدید روبرو خواهد شد . آنهایی که اعتراض می کنند بر قانون اروپاییان مبنی بر ممانعت از ورود دانش آموزان و دانشجویان محجّبه در محیط آموزشی ، چگونه به خود حق می دهند که در یک ممکلت اسلامی از ورود دانش آموزان دختر ترکمن آن هم با کاملترین و زیباترین حالت حجاب به مدارس جلوگیری می کنند ؟ آیا این عمل ایشان از قانون اروپاییان زشت تر نیست ؟

به نظر من وقت آن رسیده که ما این مطالبلات بر حق خود را با صدایی هر چه بلندتر اعلام کنیم و تحقق آن را از نظامی که شعارش عدالت است خواستار باشیم .

من بیر ترکمن ، ترکمن بولانیم اوچین قووانیاریم یونه ایرانلی ترکمن بولانیما قووانیپ بیلمیارین .  

 

 

 

 


6 نظر

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در یکشنبه دهم تیر 1386 ساعت 22:15 موضوع | لینک ثابت


توضیحی در مورد یک نظر

دوستی در مورد مطلب قبلی بنده درباره ی شهردار کمیش دپه اینچنین نظر دادند که سطح انتظارات کمیش دپه چی خیلی پایین آمده و به نظر ایشان نباید این موارد جزئی را به عنوان نکات مثبت عملکرد یک مسئول بدانیم . جواب من به این دوست خوبم اینست که فرموده ی شما صحیح است اما به نظر شما اهالی شهری که تابحال هیچ گونه خدمت قابل توجهی را از مسئولان ندیده اند نباید با دیدن جزئی ترین حرکت مثبت ابراز خوشحالی کنند و امیدوار باشند بله دوست گرامی سطح توقع ما بسیار پایین آمده و دلیل آن ندانم کاریهای مسئولان غالباً بی لیاقت بوده ، دزدانی سر گردنه که بویی از انسانیت نبرده فقط به فکر چپاول مردم بودند و هستند . بنابراین به ما حق بدهید که اندک تحرّک ولو به ظاهر مثبت را با دیدی امیدوارانه نظاره گر باشیم .

باشد که این بار مانند دفعات پیشین امیدمان به یأس بدل نشود .   


نظر بدهید

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در یکشنبه دهم تیر 1386 ساعت 22:4 موضوع | لینک ثابت


حاجیلی دوجی خودش را نشان می دهد

شهردار کوتاه نمی آید

شنیده ها حکایت می کند از اقدامات شهردار جدید کمیش دپه در باب مقابله با بعضی از سوء استفاده های کارمندان شهرداری . خبرهای جدیدی از شهرداری به گوش می رسد در مورد اینکه شهردار جدید کمیش دپه در پی مشاهده ی تحرکات غیر قانونی بعضی از کارمندان شهرداری مخصوصاً قسمت حسابداری، زمام امور شهرداری را شخصاً بر عهده گرفته و با شجاعت در مقابل خاطیان ایستادگی کرده و تذکرات شدید اللحن نشان از حسن مدیریت و کارآمدی  ایشان دارد . از اقدامات دیگر شهردار جدید سم پاشی جوی ها و معابر شهر جهت از بین بردن جانوران و حشرات مضر می باشد که با استقبال مردم نیز مواجه شد . دیگر فعالیت های آقای حاجیلی دوجی سرکشی مرتب به قسمت های مختلف شهرداری از جمله بخش خدمات شهری و کارگران شهرداری می باشد که این امر در انجام صحیح کارها و ارائه ی خدمات به مردم تأثیر فراوانی دارد. امیدوارم شهردار کمیش دپه این روند را ادامه داده و لحظه ای از خدمت به مردم مظلوم کمیش دپه دست نکشیده و با ریزبینی در رفتار نزدیکان خود را اسیر چاپلوسی و تحرکات موذیانه ی گروهی متملّق نسازد .

 


2 نظر

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در جمعه هشتم تیر 1386 ساعت 21:40 موضوع | لینک ثابت


سفری به طبیعت کمیش دپه

سفرنامه شمال

از بندرترکمن تا گمیشان

جوانان ماهی‌گیر در منطقة محروم گمیشان

ما از بندر ترکمن در ضلع غربی دریای خزر به طرف شمال حرکت خود را ادامه دادیم. ابتدا به شهر کوچک گمیش‌تپه رسیدیم: شهری کهنه با معماری بسیار ساده و قدیمی و مردمی ساده که ظاهر افراد و خانه‌ها و مغازه‌ها حکایت از اقتصاد ضعیف منطقه داشت. جادة اصلی از میان شهر می‌گذرد. این جاده تا رسیدن به یک پاسگاه مرزی که به آبادی مختوم‌قلی ختم می‌شود، امتداد می‌یابد. پاسگاه حفاظت از تالاب گمیشان در کنار پست ایست و بازرسی قرار دارد. در این نقطه کانال آبی قرار دارد که آب آن به دریای خزر می‌ریزد. در دو طرف کانال دو جاده وجود دارد: جادة جنوبی کانال که آسفالت است تا رسیدن به تالاب و دریا ادامه دارد و عبور و مرور از آن آزاد است. جادة دیگری که از ضلع شمالی کانال کشیده شده، درون منطقه حفاظت شده قرار دارد و مسیری خاکی و نسبتا ناهموار است. در تالاب گونه‌های فراوانی از ماکیان زندگی می‌کنند که بخش زیادی از آنها پرندگان مهاجر هستند.

متاسفانه هرساله تعداد زیادی مجوز شکار پرندگان در فصل شکار در این تالاب صادر می‌شود که با هر مجوز، یک شکارچی مجاز به شکار 6 پرنده است. خوشبختانه امسال به دلیل خطر آنفولانزای مرغی هیچ مجوزی در منطقه صادر نشده و شکارچیان هم از ترس جانشان طرف پرندگان نمی‌روند. همین موضوع باعث شده که هنوز تعداد زیادی پرنده در تالاب باشد. ضمنا ماهی‌گیری هم در تالاب و کانال آزاد است که البته به گفتة ماهی‌گیران محلی، تنها کپور در آن محل صید می‌شود. ما هر دو جادة شمالی و جنوبی تالاب را تجربه کردیم و تعدادی پرنده کوچک و بزرگ را در مسیر دیدیم . متاسفانه ما زمانی به تالاب رسیدیم که دو ساعت بیشتر به غروب آفتاب نمانده بود و ناچار بودیم که منطقه را ترک کنیم. وجود پشه‌های فراوان و نبود هیچ امکاناتی در منطقه، اقامت کمپی را دشوار می‌ساخت به همین دلیل تصمیم گرفتیم که شب در آنجا نمانیم. 

در کنار تالاب انواع مرغابی‌ها، چند دسته قو و تعداد زیادی پرندة کوچک را دیدیم. هنگام خروج از جادة خاکی کنار کانال که هوا گرگ و میش شده بود، یک جفت حواصیل بزرگ و زیبا را دیدیم که با رسیدن ما، پر کشیدند. اگر تصمیم داشتید که برای تماشای پرندگان به گمیشان بیایید توجه داشته باشید که اینجا نیز مانند میانکاله تا پیش از اسفند میزبان تعداد زیادی پرنده است که با گرم شدن هوا در صفحات شمالی و آب شدن یخ مناطق سیبری، گمیشان را به طرف شمال ترک می‌کنند. ضمنا برای نزدیک شدن به پرندگان لازم است که مدتی در یکجا بی‌حرکت بمانید تا تقریبا با محیط یکی شوید آنگاه تعداد زیادی پرنده را می‌بینید که در نزدیکی شما به چرخ زدن مشغولند!

تالاب گمیشان منطقه‌ای وسیع و زیباست که از یک سو آب شیرین رودخانه‌ها به آن وارد می‌شود و از سوی دیگر آب شور دریا. همین موضوع به وضعیت زیست‌محیطی آنجا شکل خاصی داده است.

در خبری که در اسفندماه گذشته در وبلاگ گذاشتم، نوشته بودم که ما قرار است به تالاب‌های شمالی استان که در مرز ترکمنستان است سری بزنیم ولی متاسفانه دوری آنها و فرصت کم ما این امکان را از ما گرفت که بتوانیم به تالاب آلاگل و دریاچة المیر برویم. برای رفتن به آنجا ناچار بودیم که به گمیش‌تپه بازگشته و از آنجا جادة اینچه‌برون را به طرف شمال شرقی ادامه دهیم تا به نزدیکی تالاب برسیم و سپس کمی پیاده روی کنیم تا به تالاب برسیم.

منبع : وبلاگ گردش در طبیعت ایران -

http://natureiran.persianblog.com/1385_1_natureiran_archive.html


یک نظر

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در سه شنبه بیست و نهم خرداد 1386 ساعت 11:17 موضوع | لینک ثابت


کمیش دپه ی مظلوم من

محرومیت  و مظلومیت کمیش دپه

نباید فراموش کنیم که شهر گمیشان از تاریخی‌ترین شهرهای استان گلستان است. اما سالیان سال است که از محرومیت رنج می برد. نباید فراموش کنیم که روزگاری این منطقه از رونق تجاری برخوردار بوده و مردمان این منطقه در کنار ماهیگیری از طریق تجارت امرار معاش می‌کردند. زمین‌های این منطقه را می‌توان گفت که لم یزرع است. اکنون تنها درآمد مردم این منطقه ماهیگیری است و در کنار آن، این زنان هستند که با قالی بافی، درکنار مرد خانواده، اقتصاد خانواده را به گردش در می‌آورند و چه بسا، زمانی که دریا چیزی برای عرضه ندارد، زنان یک تنه بار اقتصاد خانواده را بر دوش می‌کشند.

اما منابع دریا محدود است. و درحال حاضر، انبوه جوانان گمیشانی که تنها به امید دریا هستند، از صید در دریا محروم هستند و چاره ای ندارند که به صورت قاچاق از دریا صید نمایند که اینگونه رفتن به دریا بازی با جان است. جوانان گمیشانی اگر دریا بروند، مرتکب خلاف شده‌اند و اگر دریا نروند چه کار باید بکنند؟

تنها همین یک سوال می‌تواند همه را به فکر بیندازد تا راهکاری برای توسعة گمیشان اندیشیده شود.

چندی پیش، یکی از مسئولین شیلات استان، مهمترین مشکل صید استان را قاچاق ماهی ذکر کرد.

به گفتة این مسؤول؛ این مشکل به یک عامل بر نمی‌گردد، بلکه تا مشکل توسعه و بیکاری مناطق ساحل‌نشین برطرف نشود، این مشکل همچنان وجود دارد.

بررسی راهکارهای توسعة گمیشان، در گفتگو با چند تن از تحصیلکردگان این منطقه در زیر می‌آید:

ـ گمیشان، نقطة بن بست شمال استان

احمد خاتمی‌نیا، فارغ‌التحصیل رشتة میراث فرهنگی گفت: گمیشان در نقطة مرزی قرار دارد و به دلیل آنکه هیچ نقطة مرزی در گمیشان بازگشایی نشده، نقطة بن بست شمال استان شده است.

وی افزود: علیرغم مسافت کمتر مرز گمیشان نسبت به مرز اینچه‌برون، همچنان گمیشان در بن‌بست قرار دارد و تا وقتی که برای خارج‌کردن گمیشان از بن‌بست چاره‌ای اندیشیده نشود، هیچگاه شاهد توسعة این شهر نخواهیم بود.

رابعه مامی فارغ‌التحصیل رشتة طراحی پارچه، بااشاره به وضعیت مرزی گمیشان گفت: شهرهای لب مرز به خاطر ارتباط با کشورهای همجوار و مراودات گمرکی دارای امتیازات مثبتی هستند، اما این امر در مورد گمیشان که در کنار دریای خزر قرار دارد، صدق نمی‌کند. با وجود اینکه دریای خزر پتانسیل زیادی دارد؛ اما همین درکنار دریا قرارگرفتن لطمة زیادی به گمیشان زده است.

وی افزود: اغلب جوانان به خاطر وجود دریا که زودرس ترین و نتیجه بخش‌ترین منبع درآمد است، به همین قانع شده‌اند.

به گفتة وی؛ این منطقة مرزی به طور صحیح مدیریت نشده؛ چرا که از پتانسیل مرزی این منطقه می توانستند استفادة بهینه نمایند؛ در حالیکه تاکنون غیر از استفاده از ذخایر دریای‌خزر که پول آن هم هرگز به منطقه سرازیرنشده، اقدام دیگری صورت نگرفته است.

سعیده مامی هم تصریح کرد: وقتی در یک شهری رفت‌و آمد زیاد باشد، باعث پیشرفت اقتصادی می‌شود، پیشرفت اقتصادی باعث پیشرفت فرهنگی می شود و باز این چرخه، تسلسل پیدا می‌کند اما منطقة گمیشان راکد است.

گمیشان شهری تاریخی؛ آیا گردشگری توجیه اقتصادی دارد؟
احمد خاتمی نیا گفت: گمیشان از لحاظ تاریخی از شهرهای مهم استان است و از ظرفیت گردشگری بسیار خوبی برخوردار می باشد؛ اما با این امکانات موجود نمی توان گردشگر به منطقه آورد. زیرا در این منطقه امکاناتی وجود ندارد که بتواند توریست را در خودش نگه دارد.

وی افزود:عقیده‌ای وجود دارد که اگر یک گردشگر از یک منطقه‌ای تعریف کند، پنج گردشگر به تبع آن به منطقه می‌آیند و اگر از آن شهر انتقاد کند، ده گردشگر را فراری می‌دهد.

به گفتة وی؛ گمیشان به دلیل داشتن آثار باستانی و هنری یک موزة زنده است که متأسفانه به لحاظ نرم‌افزاری کاری در این منطقه صورت نگرفته است و این درحالی است که از لحاظ سخت افزاری پتانسیل بسیار بالایی دارد.

وی، خانه‌های قدیمی، بافت گمیشان، تالاب گمیشان، صنایع‌دستی، گل فشان، تپه‌های باستانب همچون کوره‌سو و … را از ویژگی‌های منحصر به فرد گمیشان ذکر کرد.

وی افزود: زیر ساخت‌های توسعة ارتباطات در گمیشان به وجود نیامده است و این درحالی است که با ایجاد جادة ساحلی‌خزر می‌توان کلیة شهرهای حاشیة خزر را به یکدیگر مرتبط کرد و امکان ایجاد بزرگراه ساحلی دریایی نیز فراهم می‌شود و از این طریق گمیشان از بن‌بست موجود خارج می‌شود.

رابعه مامی هم با اشاره به وجود پتانسیل بالای گردشگری در گمیشان گفت: در کشورهای خارجی، کسانی هستند که به فرهنگ قومیت علاقمند هستند و ما شاهد کسانی بودیم که حاضر ند برای آشنایی با مظاهر فرهنگی قوم ترکمن به گمیشان سفر کنند. کل منطقة ترکمن صحرا تجلی‌گر فرهنگ ترکمن است اما گمیشان به دلیل اینکه جنبة باستانی دارد، می‌تواند به عنوان منطقة پایلوت درنظر گرفته شود و امکاناتی مناسب با علاقة مردم جهان برای آنجا ایجاد، تا از طریق فرهنگ ترکمن که همراه با جاذبه‌های خاص است، توریست هم جذب شود.

وی؛ صنایع‌دستی ترکمن از قبیل زیورآلات، قالی، گلیم، نمد، سوزن‌دوزی، پوشش زنان و … را از ویژگیها و جاذبه‌های فرهنگ ترکمن ذکر کرد که می‌توان با کارکردن روی آن برای منطقه ایجاد درآمد کرد.

سعیده مامی نیز افزود: در گمیشان برای جذب گردشگر باید نمایشگاهی از صنایع دستی نیز گذاشته شود. یعنی یک مکان دائمی برای عرضة صنایع دستی ترکمن، که اگر این کار صورت بگیرد علاوه بر اینکه، این فرهنگ در معرض عرضه قرار می‌گیرد، گردشگران نیز به این صنایع آسانتر دسترسی پیدا می‌کنند و همچنین صنایع‌دستی ترکمن نیز که الآن درحال انقراض است، نجات پیدا کرده و کاربردی تر می‌شود.

به گفتة وی؛ صنایع‌دستی ترکمن باید به سمت تنوع برود تا جوان‌پسند و امروزی‌تر شده و جاذبة بیشتری داشته باشد.

رابعه مامی نیز خاطر نشان ساخت: اگر صنایع‌دستی ترکمن همراه با تنوع باشد و از آنطرف طوری کار شود که توانایی خرید نیز در آن درنظر گرفته شود، باعث جذب گردشگر داخلی و خارجی خواهد شد.

استقرار صنایع

زمین‌های گمیشان را می‌توان گفت که لم یزرع‌است؛ به همین خاطر بهترین مکان برای استقرار صنایع است که تاکنون نادیده گرفته شده است.

عبدا… جاذبی می‌گوید: استقرار صنایع در این منطقه هیچ آسیبی به محیط زیست وارد نمی سازد و این یک عامل مثبت برای این منطقه است.

به گفتة وی؛ از وجب به وجب زمین‌های این منطقه می‌توان استفاده کرد درحالیکه هنوز استعدادیابی از این منطقه صورت نگرفته است. اگر استعدادیابی صورت بگیرد شاید بتوان محصولی ویژه در این زمین‌ها به عمل آورد.

وی افزود: تا زمانی که کارخانه‌ای در این منطقه زده نشود، نمی‌توان امیدوار بود که مشکل بیکاری منطقه حل شود.

رابعه‌مامی بااشاره به محصولات این منطقه از قبیل جو و پنبه یادآور شد: در این منطقه کارخانه‌هایی مثل پنبه پاک‌کنی و ماء الشعیر یا آب جو می‌توان احداث کرد.

از آنطرف سعیده مامی معتقد است که علاوه بر اینکه باید صنایع مستقر شود، می‌توان زمین‌های منطقه را نیز تقویت کرد.

به گفتة وی، در ابتدا باید قابلیت‌های کشاورزی این منطقه بررسی شود و بعد صنایع مستقر شود.

دامپروری:

در گمیشان استعداد دامپروری زیادی وجود دارد و این شهر و روستاهای تابعه آن از دیرباز یکی از مناطقی است که از دیر باز در آن دامپروری صورت می‌گیرد و هنوز هم روستاهای اطراف گمیشان با وجود یکجانشینی همراه با دام‌هایشان کوچ می‌کنند.

در مراتع گمیشان دام‌هایی چون شتر، گاو، گوسفند و بز پرورش می‌یابند. تلاش ما برای به دست آوردن آماری در رابطه با دام‌های گمیشان بی‌نتیجه بود. اما به جرأت می‌توان گفت که این منطقه از استعداد دامپروری خوبی برخوردار است.

یک کارشناس امور دام می‌گوید: در شرایط فعلی وقتی از دامپروری حرف می زنیم دو روش دامپروری سنتی و مکانیزه به ذهن متبادر می شود که در گمیشان امکان فعالیت به هر دو صورت وجود دارد.

وی افزود: مراتع اطراف گمیشان بهترین مکان برای چرای دام‌ها است. از قدیم‌الایام گمیشان مرکز پرورش شتر است، اما متأسفانه در سالهای اخیر پرورش این حیوان رو به کاهش گذاشته است و این درحالی است که پرورش شتر خرج چندان زیادی ندارد.

به عقیدة وی؛ از گوشت شتر می‌توان استفاده‌های زیادی کرد و حتی از شیر و ماست آن، به خصوص از ماست آن که می‌توان بهترین دوغ، را تهیه کرد. با یک تبلیغ و با تلفیق روش نگهداری سنتی از شتر و استفادة مدرنیزه از گوشت و ماست آن، بهترین استفاده را برد.

عبدا… جاذبی می‌گوید: امرار معاش روستاهای اطراف گمیشان از طریق دامداری است؛ اما دامداران این منطقه از وضعیت زندگی خود راضی نیستند، زیرا غیر از چند نفر، بسیاری از آنها از درآمد اندکی برخوردارند. به همین خاطر اغلب روستائیان، دیگر تمایل چندانی به دامداری ندارند و روستائیان به خصوص جوانان به شهرها مهاجرت کرده و به شغل‌های کاذب روی می‌آورند و یا به تهران رفته و در یک کارخانه‌ای و یا جاهای دیگر کار می‌کنند. به گفتة وی، باید دام‌های این منطقه ساماندهی شوند و از لحاظ دامداری نیز در این منطقه استعداد یابی صورت بگیرد و از آن طرف راهکارهای استقرار صنایع همگام با دامداری در منطقه باید بررسی شود تا هم ایجاد شغل شود و هم دامداران از دامپروری شان راضی باشند.

ضرورت تأسیس اسکله در گمیشان
احمد خاتمی نیا از تحصیلکردگان منطقه در رابطه با اشاره به ضرورت تأسیس اسکله در گمیشان گفت: گمیشان نسبت به 80 سال قبل پس رفت کرده و در زمینة توسعه بسیار عقب افتاده است.

به گفتة وی؛ قبلاً وجود شهر گمیشان در نقطه کنونی دارای توجیه اقتصادی بود ولی بعد از افتتاح بندرترکمن و اسکله‌های جانبی آن، دیگر عامل جغرافیایی نقشی در زمینه پیشرفت و توسعه گمیشان ندارد.

وی تصریح کرد: یکی از مهمترین افق‌های پیش‌رو برای پیشرفت منطقة گمیشان می‌تواند افتتاح و راه اندازی بندراسکله در مصب گرگانرود واقع در خواجه‌نفس باشد.

وی خاطر نشان ساخت: اسکلة بندرترکمن توجیه اقتصادی ندارد و این در حالی است که برای ساخت اسکله در مصب گرگانرود در خواجه‌نفس مطالعاتی صورت گرفته که بر طبق آن، ساخت اسکله در این قسمت دارای توجیه می باشد؛ اما در ساخت آن مدیریت زمان نادیده انگاشته شده و هرچه زمان را از دست می‌دهیم بنادر همسایه بویژه بندر امیرآباد پیشرفت بیشتری می‌کند.

فرار نخبگان

به جرأت می‌توان گفت که اغلب نخبگان ترکمن صحرا از منطقة گمیشان بر خاسته‌اند. اما این شهر کمتر توانسته است نخبگان را در خود نگهداری کند. اغلب تحصیلکردگان به خصوص پزشکان هیچ تمایلی به ماندن در منطقه ندارند و همینکه به جایی می رسند، روانه شهرهای همسایه به‌ویژه گنبد می‌شوند.

احمد خاتمی‌نیا می‌گوید: متأسفانه به دلیل اینکه گمیشان روز به روز عقب‌افتاده تر می‌شود، نخبگان و اصحاب فکر و اندیشه این شهر به مرور از آنجا کوچ کرده و به سایر نقاط می‌روند.

وی افزود؛آنها در واقع برای پیشرفت خود کوچ کردند نه برای پیشرفت شهرشان گمیشان.

رابعه مامی ضمن تأیید این مطلب گفت: در مورد بسیاری از نخبگان که از منطقه رفتند، این مطلب صدق می‌کند، ولی مثلاًُ در مورد خود من که به گرگان آمدم، شاید صدق نکند.در شهر من شاید یک کارشناس هنر هم نباشد؛ ولی با تمام تقلا‌ها، وقتی ارگان‌های آنجا از وجود من استفاده‌ای نمی‌کنند، مجبور هستم در گرگان کار کنم.

وی افزود: به دلیل استفاده نکردن مسؤولان منطقه از توانایی‌های تحصیلکردگان در شرایط فعلی، خود منطقه باعث فرار نخبگان می شود. البته شاید در گذشته اینطور نبوده ولی در شرایط فعلی، نوع برخورد در منطقه دلزدگی ایجاد می‌کند و اگر یک نفر هم که حس مسؤولیت پذیری داشته باشد، همان حس کشته می شود.

وی پیشنهاد کرد که نخبگان وقتی می روند، اگر در گمیشان هم زندگی نکنند، مسؤولیت پذیر باشند و به این بیندیشند که روزی بیایند و لااقل برای بالابردن سطح آگاهی مردم قدمی بردارند.

قربان حاجی مخمی می‌گوید: اگر مروری بر شناسنامه‌های فوتی گذشتگان در ادارات ثبت احوال مناطق مختلف ترکمن صحرا داشته باشیم، درمی یابیم که اکثر شناسنامه‌های آنها از گمیشان صادر شده است. مضافاً اینکه گمیشان تاکنون استادان دانشگاه و پزشکان متخصص و عمومی و سایر تحصیلکردگان و پیشکسوتان را تقدیم جامعه کرده است ولی متأسفانه به دلیل محرومیت نتوانسته است اینها را در خود نگه دارد.

به گفتة وی؛ گمیشان از نظر استعداد و سواد در سطح بسیار عالی می باشد، ولی حتی همین استعداد هم به دلیل محرومیت منطقه رو به تخریب رفته است.

سعیده مامی هم معتقد است که عدم تحرک اقتصادی در منطقه باعث عدم تحرک فرهنگی شده و متقابلاً نبودن تحرک فرهنگی نیز باعث عدم تحرک اقتصادی شده است.

به گفتة وی؛ هنوز در گمیشان به دلیل نداشتن آگاهی از جریانات روز، گردش مالی ایجاد نشده است و مردم غیر از گذاشتن پولهایشان در بانک کمتر دست به سرمایه‌گزاری و گردش پول می زنند.

وی یکی از دلایل این امر را فرار نخبگان منطقه می‌داند و می افزاید: به نظر من در این شرایط شورای شهر، با یک فراخوان می‌تواند طرح‌هایی که باعث پیشرفت شهر می شود، شناسایی کند و نیز با درگیرکردن مردم به خصوص نخبگان در امور شهر، باعث مسئولیت پذیری در آنان شده تا کم کم به لایه های زیرین نیز سرایت کند.

استقرار فرمانداری در گمیشان

گمیشان در شرق دریای خزر و در ضلع جنوبی نوار مرزی کشور ترکمنستان قرار دارد. این شهر 22 متر پائین تر از سطح آبهای آزاد است.

گمیشان در گذشته‌ای نه چندان دور به دلیل وجود بندر تجاری در آن، از رونق اقتصادی برخوردار بود؛ ولی پس از جنگ‌جهانی دوم، با انتقال بندر تجاری گمیشان به بندرترکمن، این منطقه به تدریج با رکود اقتصادی روبرو شد.

شهر گمیشان در همان سال‌هال مرکزیت ترکمن صحرا را تشکیل می‌داد. در همان سالها، شهر گمیشان دارای شهربانی، مرزبانی، املاک و دارایی، گمرک و اسکله و سایر ادارات بود که بعدها اغلب این ادارات یکی پس از دیگری منحل شدند.

گمیشان با 40 پارچه آبادی بزرگ و کوچک و با بیش از 80هزار نفر جمعیت( طبق آمار‌های سالهای قبل) باوجود قابلیتهای زیاد هنوز هم شهرستان نشده است.

احمد خاتمی‌نیا، اولین راهکار توسعة گمیشان را استقرار فرمانداری و شهرستان شدن گمیشان می‌داند.

قربان‌حاجی مخمی هم با تأکید بر این مطلب گفت: بعد از استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی بعضی از روستاهای کشور و حتی استان به شهرستان ارتقاء یافتند، درحالیکه گمیشان با داشتن قدمت بیش از 300 سال، هنوز به عنوان یک بخش به حیات خود ادامه می‌دهد.

به گفتة وی؛ تراکمه برای اولین‌بار از کرانه های سیحون و جیحون حرکت کرده و قصبة کمش دفه ( گمیشان فعلی ) را تشکیل دادند که متأسفانه الآن، این اولین قصبه که باید پیشرفت کرده باشد، از محرومیت رنج می‌برد و هنوز هم در انتظار شهرستان شدن به سر می برد.

در پایان :

« خواستن، توانستن است»؛ حتی کویر را می توان به طلا تبدیل کرد. مگر ژاپن چه داشت. کشوری که از داشتن ذخایر طبیعی و مواد اولیه محروم بود. ولی محرومیت باعث نشد که دست روی دست بگذارند و باعث محرومیت بیشتر شود؛ بلکه این کشور بعد از جنگ جهانی اول چشم به منابع اولیة کشورهای دیگر دوخت و بعد از جنگ جهانی دوم با وجود اینکه توسط آمریکا بمباران شد، تصمیم گرفت که سر پا بایستد و متکی به توانمندیهای خود بتواند درجهان حرفی برای گفتن داشته باشد. اما این درد بزرگی است که ما منابع داریم؛ توانمندی داریم اما هنوز نتوانسته‌ایم محرومیت‌هایمان را از چهرة شهرها و روستایمان بزدائیم و این درحالی است که زمان را از دست می‌دهیم درحالیکه در جهان امروز برای هر ثانیة آن برنامه ریزی صورت می‌گیرد تا باعث تحول یک فرد، یک خانواده، یک اداره، یک سازمان، یک جامعه، یک منطقه، یک کشور و جهان شود؛ در حالیکه ما با نادیده‌گرفتن زمان و توانمندهایمان این چرخه را فراموش کردیم. باشد که مسؤولین شهر گمیشان، استان، نمایندگان مجلس و هرکسی که می‌تواند، به نوعی به مشکلات مردم این منطقه رسیدگی کنند. تا جوانان این شهر فکر نکنند که اگر دریا نروند چه کار باید بکنند، تا زنان منطقه صنایع دستی خود را با قیمت ناچیز نفروشند و از آنطرف باعث تنزل کیفیت صنایع دستی‌شان نشوند و تا …

منبع : سایت هفته نامه همزیستی :  http://hamzisti.ir/item42,,5.html


نظر بدهید

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در سه شنبه بیست و نهم خرداد 1386 ساعت 11:6 موضوع | لینک ثابت


کمیش دپه

 

یکی از بناهای قدیمی شهر کمیش دپه

شهر گمیشان در 55 کیلومتری شمال غرب شهر گرگان و در شهرستان ترکمن واقع است. نام محلی این شهر کمیش دپه (تپه نقره ای) است. برخی آن را شهر آبسکون می داند. گمیشان دومین شهری در استان گلستان است که بعد از شهر گرگان دارای بافت با ارزش فرهنگی است. ابنیه بافت گمیشان دارای معماری سنتی دوره قاجار و پهلوی هستند. فرم شیروانی بنا، سکوسازی، بهره گیری وسیع از چوب از ویژگی های برجسته معماری شهر به حساب می آید. بافت قدیم گمیشان دارای چند محله است که عبارتند از: محله خوزین ها، محله شیر محمدی ها، محله شیروانی ها، محله مصطفائی ها و . . . اشاره نمود. سبک معماری شهر به صورت معماری روسی اجرا شده است.

منبع : وبلاگ معرفی اماکن باستانی استان گلستان - 

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=42356


یک نظر

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در سه شنبه بیست و نهم خرداد 1386 ساعت 10:57 موضوع | لینک ثابت


گل فشان کمیش دپه

 

  گل فشان       

 گل فشان تپه‎ای دایره‎ای شکل به قطر 20 متر و ارتفاع2 متر تشکیل داده و دارای یک دهانه اصلی و چند دهانه کوچکتر جانبی است که دهانه‎های جانبی، ثابت و دایمی نیستند. گل فشان مانند دیگرگل فشان‎های حاشیه دریای خزر، در ارتباط با میدان های گاز و نفت است و در منطقه ظهور آن بوی نفت خام به مشام می‎رسد و گل آن غلظت کمی دارد و به همین دلیل حباب‎های تولید شده توسط آن به سرعت منفجر می‎شوند.


نظر بدهید

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در سه شنبه بیست و نهم خرداد 1386 ساعت 10:49 موضوع | لینک ثابت


تالاب بین المللی گمیشان

نگاهی بر تالاب گمیشان

 

خصوصیات عمومی وموقعیت جغرافیایی: 

مختصات : E 57 و53 N,   11 و 37

مساحت :  17700   هکتار

ارتفاع : 27 متر پایین تر از سطح آبهای آزاد  

موقعیت :  تالاب گمیشان به صورت نوار نسبتاً باریکی است که با جهت شمالی جنوبی در امتداد سواحل جنوب شرقی دریای خزر قرار دارد. تالاب گمیشان با بندر ترکمن در حدود 24 کیلومتر فاصله دارد.

معیار : بخشی از تالاب به وسعت 14 هزار هکتار از سال 1376 به عنوان منطقه ی شکار ممنوع مدیریت می شوند این تالاب به علت داشتن معیارهای 1, 2, 5, 6, 8 (معیار قدیم 1a, 2a, 3a, 3c) در سال 1380 به عنوان تالاب با اهمیت بین المللی در کنوانسیون جهانی حفاظت از تالابها (رامسر 1971) به ثبت کلاس های آب های لب شور طبقه بندی می شود.

اهمیت تالاب:

      تالاب گمیشان منطقه ی وسیعی از اراضی غیر قالبی شور و کم عمق می باشد که در دسته ی تالاب های دریایی ساحلی قرار می گیرد و از نوع تالاب های J می باشد. تالاب گمیشان برای طیف وسیعی از پرندگان مهاجر آبزی زمستان گذران و جوجه آور اهمیت بسیار زیادی دارد.

صید ماهیان و شکار پرندگان آبزی از عمده فعالیت های اقتصادی اجتماعی برخی از ساکنین مجاور منطقه می باشد که در فصل پاییز و زمستان صورت می گیرد و بخشی از درآمد آنها را تشکیل می دهد. چرای دام ها از گیاهان حاشیه ای و بن در آب و کشت محصولات کشاورزی، نظیر گندم و پنبه در اراضی اطراف، تالاب از دیگر فعالیت های اقتصادی اجتماعی در منطقه می باشد. سایر ارزش های غیر مستقیم این تالاب عبارتند از پتانسیل بالای گردشگری علمی و طبیعت گردی و کنترل سیلابهای دریایی.

خصوصیات اکولوژیکی و بیولوژیکی:  

    عمق آب کاملاً متغیر و وابسته به نوسانات آب دریای خزر می باشد ولی عموماً دارای عمق حداقل یک متر در جنوب تا حداکثر 5/2 متر در نزدیکی حاشیه ی دریاست که دارای عمق کم و لب شور می باشد.

    این منطقه به دلیل استعداد و پنانسیل بالای خود در جذب پرندگان مهاجر، گذرگاهی مطمئن برای مهاجرت پرندگان و تخم ریزی ماهیان و جذب گونه های نادر و کمیاب می باشد. پوشش گیاهی منطقه را اکثراً گیاهان تالابی و شور پسند می باشد این منطقه به دلیل استعداد و پنانسیل بالای خود در جذب پرندگان مهاجر ، گذرگاهی مطمئن برای مهاجرت پرندگان و تخم ریزی ماهیان و جذب گونه های نادر و کمیاب می باشد. پوشش گیاهی منطقه را اکثراً گیاهان تالابی و شور پسند تشکیل می دهند. به طور کلی تابستان های گرم و مرطوب و زمستان های ملایمی دارد.

  تنوع زیستی: 

   گیاهان:

        پوشش گیاهی منطقه اکثراً به صورت گیاهان هالوفیت و شور پسند نظیر Hatostachy Salicorncia و Holocnemum می باشد.

  جانوران :

        این تالاب زیستگاه مناسبی برای جوجه آوری غاز پیشانی سفید کوچک و انواع پرستوهاست در گمیشان تاکنون 22 گونه پرنده شناسایی شده اند که به جز یک گونه ی آن بقیه مهاجر هستند.

از گونه های پرندگان این تالاب می توان فلامینگو، غاز خاکستری و پلیکان سفید را نام برد. از پستانداران حاشیه ی تالاب می توان گراز ، روباه ، شغال و فک دریای خزر و برخی از جوندگان را نام برد.

وضعیت حفاظتی و مدیریتی :      

   بخشی از تالاب گمیشان به وسعت 14 هزار هکتار در سال 1376 به عنوان منطقه ی شکار ممنوع اعلام شده است طرح هایی نیز برای ارتقاء سطح تالاب به منطقه حفاظت شده در دست اقدام است. این تالاب از سال 1380 به عنوان یکی از تالاب های ثبت شده در کنوانسیون رامسر تحت مقررات این کنوانسیون قرار دارد. گمیشان از سوی سازمان بین المللی حیات پرندگان به عنوان یکی از زیستگاههای مهم برای پرندگان شناخته شده است.

مخاطرات و عوامل تهدید کننده تالاب :

        شکار پرندگان در زمستان و تخریب و تبدیل علفزارهای طبیعی منطقه به ویژه در بخش شرقی تالاب به زمین های کشاورزی و فعالیت های آبزی پروری از عمده عوامل تهدید کننده تالاب محسوب می گردند. از عوامل دیگر می توان چرای دام های اهلی، ورود گونه های آبزیان و صید ماهیان را نام برد.

منبع : وبلاگ زیست شناسی دریا   http://marinebiology.blogfa.com/post-7.aspx


یک نظر

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در سه شنبه بیست و نهم خرداد 1386 ساعت 10:33 موضوع | لینک ثابت


 

 

 

نماز جمعه در کمیش دپه  

هفته ی قبل بعد از مدتی طولانی هجران و دوری از دیار به شهر خویش کمیش دپه رفته همراه با دوستان به جهت ادای فریضه ی نماز جمعه به مصلی جمعه شهر رفتم . هنگام ورود به مسجد متوجه شدم که امام جمعه شهر طبق معمول مشغول وعظ و خطابه می باشد . با دقت در سخنرانی ایشان سئوالاتی که قبلاً در مورد شیوه سخنرانی و خطابه اش در ذهن داشتم دوباره تداعی شد. سئوالاتی انتقاد گونه از فن بیانی که امام جمعه محترم ما عاری از آن است . با اندکی تأمل در بیانات امام جمعه و نحوه ی سخنرانی و لحن گفتارش به این نتیجه رسیدم که امام جمعه شهر ما با اینکه از نظر علمی ممکن است به درجاتی بالا رسیده باشند ولی عدم تسلط ایشان بر فن بیان بزرگترین نقطه ضعف می باشد که اگر بتوانند سخنان خویش را به صورت منطقی و قابل درک و شیرین تر و بر پایه علم بیان و خطابه ایراد نمایند بی شک اجتماع نماز جمعه ی شهر پربارتر و استفاده مردم بیشتر خواهد شد و در عمل شاهد تأثیر گذاری کلام امام جمعه در رفتار اجتماعی مردم خواهیم بود .

متأسفانه امام جمعه شهر ما طبق همان روش سنّتی و دیرین تنها از روی برگه ای کهنه که نشان گذشت زمان در ظاهر آن نمایان است ، احادیثی را همراه با ترجمه ترکمنی آن ایراد می کند که با به پایان رسیدن جملات آن کاغذ سخنرانی ایشان نیز تمام می شود و اثری از مباحث مهم روز جهان اسلام و مسائل فرهنگی و اجتماعی شهر در سخنانش دیده نمی شود . در عصر پیشرفت انسان کسی بیشتر در ایراد سخن موفق است که فن بیان داشته و با جملات زیبا و دلنشین خود و حتی با تغییر لحن در موقعیت های مختلف بتواند شنونده را مجذوب سخنانش کند آنچنانکه این سخنان در طرف خطاب شوریدگی ایجاد کرده تا حدّی که در زندگی شخصی او نیز تأثیرگذار باشد .

امیدواریم امام جمعه ی شهر کمیش دپه که من شخصاً احترام خاصی برایش قائل هستم بر این ضعف عمده ی خود پی برده و بر رفع آن اهتمام کند و اگر بر آن قادر نباشد جهت حفظ منافع مردم هم که شده خاضعانه از مقام امامت جمعه کنار رفته و از علمای صاحب نظر و اندیشه و سخنران درخواست نماید که این امر خطیر را بر عهده بگیرند .

در پایان بحث دوباره متذکر می شوم که بنده از به میان کشیدن این بحث مهم هیچ نیّت بدی نداشته و قصد اینجانب تخریب شخصیت امام جمعه محترم شهر نمی باشد . از دوستان گرامی تقاضا دارم مرا با نظرات انتقادی خویش یاری دهند .


یک نظر

نوشته شده توسط کمیش دپه چی در یکشنبه بیست و هفتم خرداد 1386 ساعت 11:59 موضوع | لینک ثابت


باز هم مصیبتی دیگر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حادثه ای تلخ در شهر کمیش دپه

امروز حادثه ای بسیار تلخ دل مردم کمیش دپه را آزرد و آن غرق شدن یکی از جوانان پاک نهاد کمیش دپه در کانال پرورش میگو در شمال کمیش دپه است . این اتفاق باعث از دست رفتن این جوان کمیش دپه ای شد و خانواده و دوستانش را در غم جانگدازی فرو برد . کمیش دپه چی این مصیبت را به خانواده ی آن عزیز از دست رفته تسلیت گفته ، صبر جمیل را برایشان از خداوند منّان خواستاریم .

حوادثی از این دست هر سال قلب خانواد ه های زیادی را در کمیش دپه به درد می آورد . هر سال در شهر من تعدادی از جوانان ماهیگیر بر اثر عدم رعایت اصول ایمنی طعمه ی قهر طبیعت شده در دریا غرق می شوند . رعایت اصول ایمنی در دریا از جمله استفاده از جلیقه ی نجات از بسیاری مرگ و میر ها و حوادث تلخ جلوگیری خواهد کرد که متأسفانه فرهنگ استفاده از لوازم ایمنی در میان مردم و ماهیگیران به خوبی جا نیفتاده و بسیاری آن را هنوز قبول نکرده اند . حتّی در میان ماهیگیرانی که به صورت رسمی تحت نظر شیلات در دریا مشغولند هنوز استفاده از جلیقه ی نجات را به عنوان امری اضافی دانسته و از آن امتناع می کنند . به نظر من دولت و مسئولان امر باید فرهنگ استفاده ی صحیح از لوازم ایمنی و رعایت اصول ایمنی را در سطح وسیعی آموزش داده و در ترویج آن علی الخصوص در میان مشاغل پر خطری مانند صید و صیادی کوشش نمایند تا دیگر شاهد از دست رفتن عزیزانمان بر اثر حوادث مختلف نباشیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد