تـرکـمـن لِر Türkmenler

وبـلاگـها و سـایـتـهـای تـرکـمـن هـا

تـرکـمـن لِر Türkmenler

وبـلاگـها و سـایـتـهـای تـرکـمـن هـا

تلنگـــــــــــــر

منبع : تلنگـــــــــــــر 

 

    بعضی از دوستان فکر می کنند بعد از ابتلا به بیماری می توانند با تلقین بر بیماری خود غلبه کنند یا اثر آنرا از بین ببرند ولی تلقین زمانی موثر است که قبل از ابتلا بر بیماری انجام شود . به عبارت دیگر اگر می خواهید همیشه سالم باشید و بیماری سراغ شما نیاید و هیچگاه نزد پزشک نروید ،بایستی همیشه و هر روز صبح جلوی آیینه بایستید وچند جمله کوتاه را با خود زمزمه نمایید : تمام اعضای بدن من بدرستی وظایف خود را انجام میدهند ومن هرروز سالمتر وسالمتر می شوم .به همین سادگی . نه دکتر میخواد برین و نه داروئی بخورین !!! 
 |+| نوشته شده در  جمعه بیست و ششم بهمن 1386ساعت 23:51  توسط م.صحنه   |  15 نظر

یکی از دوستان بنده که دکترای سایکولوژی دارد و دراین زمینه به قول معروف سری توی سرها دارد میگفتند که در آینده ای نه چندان دور اطلاعات به صورت دانلود شده به مغز انسان وارد میشود .ایشان می گفتند که در آینده کاری می کنند که انسانها حدود ۲۰ سال جوانتر شوند! خدا  رو چه دیدی ! مگه تا همین چند سال پیش که یکی از دانشمندان پیشگویی کرد که انسان به وسیله یک تلفن بی سیم هممیشه در دسترس خواهد بود ! چقدر تعجب می کردیم !!!!!!!و حالا چند سالی است که آن چیز ( موبایل ) محقق شده است.

 |+| نوشته شده در  چهارشنبه سوم بهمن 1386ساعت 23:35  توسط م.صحنه   |  7 نظر

من و شما هر دو می دانیم که در جهان کسانی هستند که با امتیازات خاصی متولد می شوند .مثلاٌ از پدر ومادر ثروتمندی زاده می شوند و درمحیطی اشرافی رشد می کنند. گویی قدرت وسلامت جسمی ، نعمتی است که خداوند به آنان عطا کرده است .از هرگونه توجه ومراقبتی که برای شما قابل تصور باشد برخوردار میشوند و هرگز کمبودی احساس نمی کنند .مع ذالک من وشما این را هم میدانیم که بسیاری از همین افراد سرانجام به موجوداتی چاق ،مایوس و یا معتاد مبدل میشوند .

از طرف دیگر مرتباٌ می خوانیم ، میشنویم و یا برخورد میکنیم با کسانی که علی رغم همه موانع و مشکلات ، قید وبندهای محیط را در هم شکسته اندو تصمیماتی تازه گرفته اند که چگونه زندگی خود را دگرگون کنند .این افراد نمونه ای برای اثبات وجود نیروی بیکران در روح انسانی هستند .

این افراد شگفت انگیز ،چگونه کار خود را پیش می برند؟ همه آنها در مقطعی از زمان به خود آمده وگفته اند،،دیگر کافی است،، تصمیم گرفته اند که دیگر شرایط موجود را تحمل نکنند و به دنبال بهترین ها باشند .تصمیمی واقعی گرفته اند که زندگی خود را دگرگون سازند .

منظور از٫٫تصمیم واقعی،، چیست ؟بسیاری از مردم حرفهائی از این قبیل می زنند٫٫بله واقعاٌ باید قدری از وزن خود کم کنم . باید درآمد بیشتری داشته باشم باید کاری کنم که شغل بهتری به من بدهند ،،.اما هیچ یک از این بایدها تغییری را در زندگی ایجاد نمی کند .تنها تغییر زندگی، گرقتن تصمیم واقعی است .تصمیم واقعی این است که همه امکانات را از بین بیریم و فقط یکی را که تصمیم داریم عملی شود باقی بگذاریم .

اگر کارتصمیم گیری این همه ساده و درعین حال کارساز است ،پس چرا بیشتر مردم از آن استفاده نمی کنند ؟علتش اینست که معنی تصمیم واقعی را نمیدانند.خیال می کنندتصمیم گیری آن است که خواسته ها و آرزوهای خود را بیان کنند .مثلاٌ ٫٫دلم میخواهد سیگار را کنار بگذارم ،، بیشتر ما آن قدر تصمیم نگرفته ایم که دیگرحتی فراموش کرده ایم که تصمیم گیری چگونه است ؟

وقتی تصمیم واقعی می گیرید مانند آن است که خطی را رسم کرده باشید ، اما نه بر روی ماسه بلکه بر روی سیمان.باید دقیقاٌ بدانید که چه می خواهید . اگر خواسته تان روشن باشد چنان نیروئی پیدا می کنید که می توانید حتی از تصمیم خود نیز فراتر بروید .( تصمیم واقعی خطی است یر روی سیمان )

 |+| نوشته شده در  شنبه بیست و نهم دی 1386ساعت 22:26  توسط م.صحنه   |  2 نظر
هرروز که صبح که از خواب بیدار می شوید سئوالاتی را ازخوتان بکنید وشبها نیز قبل از اینکه به خواب بروید مطالبی را ازخود سئوال کنید . این پرسش ها باعث می شود که هر روز با شادمانی از بستر برخیزید و هر شب خواب خوشی داشته باشید :

پرسشهای نیروبخش صبحگاهی :

۱- درحال حاضر در زندگی خود از چه چیزی راضی هستم ؟ چه عاملی مرا خوشحال میکند؟ نسبت به آن چه احساسی دارم ؟

۲- هم اکنون چه چیزی مرا به هیجان می آورد؟کدام خصوصیت آن موجب هیجان است؟نسبت به آن چه احساسی دارم؟

۳- درحال حاضر در زندگی خود به چه چیزی افتخار می کنم؟چه جنبه ای از آن باعث افتخار است ؟نسبت به آن چه احساسی دارم؟

۴- در زندگی به خاطر چه موضوعی ، شکر گزار هستم؟چه جنبه ای از آن موجب شکر است؟نسبت به آن چه احساسی دارم ؟

۵- در زندگی خود فعلاْ از چه چیزی بیشتر لذت می برم؟کدام جنبه آن لذتبخش است؟ نسبت به آن چه احساسی دارم ؟

۶- در حال حاضر به چه هدفی پایبند هستم ؟کدام جنبه آن مرا جلب می کند؟نسبت به آن چه احساسی دارم ؟

۷- چه کسی مرا دوست دارد؟من چه کسی را دوست دارم ؟کدام عامل مرا دوست داشتنی کرده است ؟ نسبت به آن چه احساسی دارم ؟

پرسشهای نیروبخش شامگاهی :

۱- امروز چه چیزهائی به دیگران بخشیده ام ؟ بخشندگی من در چه زمینه هائی بوده است ؟

۲- امروز چه چیزهائی یاد گرفته ام ؟

۳- امروز کیفیت زندگی من نسبت به دیروز چه فرقی کرده است؟ چگونه می توانم تجارب امروز را سرمایه بهبود زندگی فردای خود نمایم ؟

 |+| نوشته شده در  چهارشنبه نوزدهم دی 1386ساعت 22:58  توسط م.صحنه   |  4 نظر

پرسش ، کلید پاسخ است

بهترین طریق تنظیم مرکز توجه ، استفاده از نیروی پرسش است .ما دائماً از خود سئوالاتی می کنیم .این پرسشها ، نحوه تمرکز ، تفکرو چگونگی احساس ما را مشخص می کند .

پرسش صحیح یکی از مهترین چیزهائی است که زندگی انسان را دگرگون می کند . به هنگام مواجه شدن با مشکل یا مسئله ای در صورت امکان از سئوالات مشکل گشای زیر استفاده کنید :

1-      در این مشکل چه جنبه خوب ومثبتی وجود دارد؟

2-      کدام قسمت است که باید تکمیل شود ؟

3-      برای اینکه وضع را به صورت دلخواه درآورم چه کاری را حاضرم انجام دهم ؟

4-      برای اینکه وضع را به صورت دلخواه درآورم چه کارهائی را حاضرم ترک کنم ؟

5-      هنگامیکه سرگرم رفع این مشکل هستم ، چگونه می توانم کار خود را با شادمانی ولذت انجام دهم ؟

اگر پاسخ بعضی از این سئوالات برایتان دشوار است از کلمه می توانست استفاده کنید .مثلاً : « درشرایط فعلی چه چیزی می توانست مرا خوشحال کند .»

 |+| نوشته شده در  جمعه چهاردهم دی 1386ساعت 23:28  توسط م.صحنه   |  6 نظر

فردی تصمصم گرفت جهان را تغییر دهد . شبانه روز تلاش کرد .هر ترفندی را بکار برد ولی نتوانست کوچکترین تغییری در جهان  بوجود آورد . بعد از مدتها تلاش محدوده جغرافیائی تغییر را کوچکتر کرد و تصمصم به تغییر قاره مربوط به خود گرفت .اینبار نیز نتیجه مثل اول بود .بارها و بارها محدوده عمل را کوچکتر کرد ولی نتیحه ای نگرفت. با خود گفت خانواده ام را که می توانم تغییر دهم .جالب بود با کوچکتر شدن محدوده جغرافیائی نتیجه همچنان مثل بار اول بود . با خود فکر کرد کجای کار من عیب دارد و باید اصلاح شود؟ فکری به ذهنش رسید . این بار تصمیم جالبتری گرفت و آن این بود که تصمیم گرفت دید و فکر خودش را تغییر دهد . این بار نتیجه جالب بود . با تغییر خود همه چیز تغییر کرد .جهان ، قاره ، کشور ، استان ، شهر ، محله ، خانواده همه و همه تغییر کردند و  دقیقاْ آن چیزی شدند که این شخص می خواست . پس برای ایجاد هر تغییری ابتدا باید دید وفکر خودمان را تغییر دهیم.

 |+| نوشته شده در  پنجشنبه سیزدهم دی 1386ساعت 0:2  توسط م.صحنه   |  3 نظر
 

    اگر از دود سیگار بدتان می آید و باعث آزار شما می شود می توانید براحتی از شر بوی بد سیگار خلاص شوید . گاهاْ اتفاق می افتد که در اثر سیگار کشیدن شخص دیگری در اطراف ما، سر ما درد می گیرد. بو یا دود سیگار یک جسم خارجی است ونباید تاثیری روی مغز ما داشته باشد ولی در اثر تکرار وتلقین زیاد، دود سیگار ناخواسته باعث سردرد ما میشود . برای خلاص شدن از این معضل می توانید بوی بد سیگار را با چیز دیگری که از آن خوشتان می آید جایگزین کنید . مثلاْ از بوی عطر گل رز خوشتان می آید . می توایند کاری کنید که با استشمام بوی سیگار ناخودآگاه بوی عطر گل رز را استشمام نمایید .

مراحل جایگزینی :

چشمان خود را ببندید . بو یا دود سیگار را در ذهن خود تجسم کنید . چه رنگی است ؟ متحرک است یا ثابت ؟ حالا که تجسم کردید، (اکثراْ در گوشه راست یا چپ بالای چشم ها مشاهده می شود- گاهی به شکل بیضی زرد یا سفید وگاهی به صورت ابر و یا کلاف پر پیچ وخم ظاهر می شود ) بوی عطر گل رز را نیز در سمت دیگر مجسم نمایید .بو یا دود سیگار را  بزرگ وبزرگتر کنید تا تمام صورت شما را بپوشاند .حالا آنرا آهسته آهسته ببرید عقب. بازهم عقب ببرید . در پشت تپه ها در یک خورشید خیالی بیندازید تا ذوب شود .از همانجا بوی عطر گل رز را که در گوشه دیگر به شکل کوچکی مانده کم کم بیاورید جلو . جلوتر وجلوتر تا تمام صورت را بپوشاند .بعد از چهار یا پنج بار تکرار ، عمل جایگزینی تکمیل می شود و بوی سیگار دیگرشما را آزار نخواهد داد . این عمل برای مورادی که فقط سر درد داریم واین سر درد ممکن است در اثر پیاده روی در آفتاب یا نخوردن چای و یا کار زیاد باشد نیز بسیار مفید است . بنده هروقت سرم درد می کند کافیست نیم دقیقه تمرکز کنم تا سردردم از بین برود .موفق باشید .

 |+| نوشته شده در  دوشنبه بیست و ششم آذر 1386ساعت 21:15  توسط م.صحنه   |  12 نظر
     فکر درخشان پیوسته علیرغم بادها و توفان ها پیروز خواهد شد .   اورایزن اسوت

      اگر  کارهائی را که قادر به انجامشان هستیم انجام می دادیم خودمان شگفت زده می شدیم .                                                                            آنتونی رابینز

      هر روز برای شخص عاقل آغاز زندگی تازه ای است.                 دیل کارنگی

      جدا بودن ما از کائنات صرفاْ زاییده ذهن ماست .                        گی لوس

      انسان به شکلی است که وقتی آتشی در دلش افتاد غیر ممکن برایش وجود ندارد .                                                                              لافونتن 

      همه چیز بر روی شخص خندان باز است .                               اورایزن اسوت

      نگرانی می تواند حتی اشخاص متین وخونسرد را هم بیمار کند .     دیل کارنگی

       درون قلب خود نقطه ای ساکت و پنهان داشته باشید که این نقطه مامن رویاهاست .                                                                         لویس دریسکول

       بودن یعنی تغییر ،تغییر یعنی بلوغ و بلوغ یعنی استمرار فرآیند پویای تولد دوباره.                                                                               هنری برگسون

      حتی اگر در مسیر درستی هم باشی ، اگر حرکتی نکنی تو را زیر خواهند گرفت .                                                                              ویل راجرز

       اگر قصد انجام کاری را داری دست دست نکن . 

        اگر فکر میکنی فراموش شده ای نماز اول وقت را از یاد نبر.

        اگر دوست خوبی داری حفظش کن اما به یک دوست خوب اکتفا نکن . ارتباطات خوب را باید گسترش داد .

        اگر حرفی روی دلت مانده ، بگو ، ولی جوانب را درنظر بگیر !

        اگر احساس می کنی کسی نیاز به کمک تو دارد قبل از آن که چیزی بگوید دست به کار شو !

        اگر امروز روز تولد توست بهترین هدیه را خودت به خودت بده !

 |+| نوشته شده در  یکشنبه بیست و پنجم آذر 1386ساعت 21:10  توسط م.صحنه   |  2 نظر
ذهن را مثل زمین خالی کن .سکوت کن و منتظر باش .

بگذار هر آن چه قرار است دراین زمین بجوشد یا بروید، خود ، خودش را آشکار کند

و تو را در خود غرق کند ، آن چنان که گویی تو قسمتی از او و او قسمتی از توست.

 |+| نوشته شده در  جمعه بیست و سوم آذر 1386ساعت 23:8  توسط م.صحنه   |  5 نظر
 

                                                      خداوندا آرامشی عطا فرما

                                                تا بپذیرم آن چه را تغییر نایافتنی است

                            شهامتی تا تغییر دهم آن چه را می توانم

ودانشی تا بدانم تفاوت آن دو را

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد